۱۳۹۲ دی ۲۷, جمعه

کسی در دستگاه قضا نگران تجاوز به زندانی نیست

سلسله یادداشت‌های بررسی مشکلات زندان در ایران

ادعا شده است که سه چیز را هیچ دولتی نمی‌تواند از زندان‌هایش بزداید که یکی از آن‌ها لواط است...قضاتی که برای رفع تکلیف، متهمین را بدون دلایل قوی و ضرورت به زندان می‌فرستند، در تسهیل تجاوز به زندانیان نقش دارند.

در یادداشت قبلی نگاهی کلی داشتیم به موضوع تجاوز در زندان‌های ایران. در این یادداشت وارد جزییات بیشتری در رابطه با این موضوع می‌شویم. تلاش می‌کنیم تا به چهار پرسش از ده پرسش یادداشت قبل پاسخی مفصل‌تر بدهیم. این چهار پرسش عبارتند از:
    •    آیا تجاوز به زندانیان و رفتارهای جنسی مجرمانه در زندان‌های ایران وجود دارد؟
    •    آیا تجاوز و رفتارهای جنسی مجرمانه در زندان‌های سایر کشورها هم وجود دارد؟
    •    آیا حکومت یا دستگاه قضایی دستور این تجاوزات و رفتارها را صادر می‌کند؟
    •    آیا ماموران دستگاه قضایی و زندان‌ها در تسهیل وقوع این رفتارها نقش دارند؟
   
رفتارهای جنسی مجرمانه و تجاوز به زندانیان به عنوان شدیدترین نوع آن قطعا در زندان‌های ایران وجود دارد و اتفاق می‌افتد. مستندسازی این ادعا هرچند مشکل است اما محال نیست. برای اثبات آن راه‌های مختلفی وجود دارد که یکی از آن‌ها تحقیقات میدانی و مصاحبه‌های حضوری با افرادی است که زندان را تجربه کرده‌اند. راه بهتر می‌تواند ایجاد امکان دسترسی به دفاتری باشد که تخلفات زندانیان در آن ثبت می‌شود. اگر مسوولین قوه قضاییه و سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی ایران اجازه دسترسی خبرنگاران حقوقی و اجتماعی به این دفاتر را صادر نمایند، به راحتی می‌توان شیوع تجاوز در زندان‌های ایران را برآورد کرد. اما تا آن زمان راهی جز استناد به تواتر روایات در این زمینه برای اثبات این پدیده وجود ندارد.
دلایل وجود این رفتارها بسیار متنوع است و طیف وسیعی از عوامل را شامل می‌شود. تعداد افرادی که به هر دلیل به موازین اخلاقی پایبند نیستند در زندان بیشتر از هر اجتماع دیگری است. بسیاری از زندانیان اصولا به دلیل عدم پایبندی به این موازین مرتکب جرم شده و روانه زندان شده‌اند. عدم دسترسی به راه‌های مشروع و اخلاقی ارضای غریزه جنسی نیز از مهم‌ترین دلایل رواج تجاوز در زندان است. با این حال تعدادی از زندانیان نیز به تجاوز به عنوان تفریح و سرگرمی روزانه خود می‌نگرند. ابتلای برخی از زندانیان به بیماری‌های روانی مرتبط با رفتارهای جنسی نیز از دیگر دلایل وقوع تجاوز در زندان‌ها است.
روابط جنسی غیراخلاقی را بسیاری هم‌زاد زندان دانسته‌اند. ادعا شده است که سه چیز را هیچ دولتی نمی‌تواند از زندان‌هایش بزداید که یکی از آن‌ها لواط است. شاید دلیل این ادعا رایج بودن این رفتارها در زندان‌های بسیاری از کشورها است. در همین آمریکا نیز چنین معضلی در زندان‌ها وجود دارد و حتی در رابطه با آن فیلم‌هایی نیز ساخته شده است. با این حال وجود یک پدیده شوم دلیلی بر تحمل آن نیست. خطر تجاوز به زندانی نیز نباید در بازدارنگی مجازات زندان نقشی داشته باشد. متاسفانه برخی چنین استدلال می‌کنند که زندان هتل نیست. قرار هم نیست به مجرمین با فرستادن آن‌ها به زندان غذا و محل خواب مجانی بدهیم. این عده خشونت فضای زندان و رعب‌آور بودن آن را یکی از مهم‌ترین عوامل ترس مردم از عبور از خط قرمزهای قانونی می‌دانند. مسوولین قوه قضاییه ایران هم‌واره چنین نگرشی به زندان را نفی می‌کنند و بر کارکرد اصلاحی و بازپروری زندان‌های ایران تاکید. اما من بارها از قضات ایرانی شنیده‌ام که معتقد بودند یک شب در زندان بودن باعث می‌شود که خیلی‌ها مسیر زندگی خود را اصلاح نمایند و برای همیشه دور جرم و تخلف را خط بکشند!
مشاهدات من در دوران وکالت در ایران، نظریه صدور دستور تجاوز به زندانیان از طرف مقامات رسمی حکومت را نفی می‌کند. البته استقرا نمی‌تواند روشی علمی برای صدور حکمی کلی باشد اما می‌توان ادعا نمود که حداقل در رابطه با بازداشتی‌های غیرسیاسی و غیرامنیتی چنین روی‌کردی در حکومت ایران وجود ندارد.
نوع برخورد مسوولین حکومتی با معضل تجاوز در زندان‌ها آنان را به شدت در موضع اتهام تسهیل این رفتارها قرار می‌دهد. سو مدیریت در زندان‌های ایران بیداد می‌کند. بی بهره بودن اکثر مسوولین زندان‌ها از علوم زندانبانی یکی از مهم‌ترین عوامل این سو مدیریت است. صرف نظر از مافیایی که در اداره زندان‌ها در ایران نقش دارد، عدم تخصص مسوولین زندان‌ها و زندان‌بانان در رابطه با علم زندانبانی وقوع انواع تخلفات در زندان‌ها را تسهیل می‌کند. اداره جمعیت کیفری سرسام آوری که در زندان‌های ایران نگهداری می‌شوند، نیاز به تخصص‌هایی ویژه دارد که زندان‌بانان ایران از آن بی‌بهره‌اند. سلامت جسمی و روحی زندانیان برای دستگاه قضایی ایران اهمیتی ندارد. سخن گفتن از بازپروری و آماده کردن مجرمین برای بازگرداندن آن‌ها به جامعه نیز طنزی تلخ است.
کنج‌های دیوار در زندان‌های ایران خرید و فروش می‌شود چون در آن گوشه نشسته خوابیدن احتمال تجاوز به زندانی را کاهش می‌دهد. دستشویی‌های زندان در ساعات خاموشی به قیمت گزافی اجاره داده می‌شود چون مکان امن‌تری برای در امان ماندن از تجاوز به حساب می‌آید. کیسه‌های فریزر پر از آب جوش به روی زندانیانی ریخته می‌شود که حاضر نباشند بی‌سر و صدا به تجاوز تن دهند. من این‌ها را از زندان‌های ایران می‌دانم. مسوولین هم بهتر و بیشتر از من می‌دانند. بی‌تفاوتی آن‌ها دلیلی جز بی‌اهمیت بودن سلامت جسمی و روحی زندانیان ندارد.
در دستگاه قضایی ایران هیچ کس نگران بلایی نیست که ممکن است زندان بر سر متهم بیاورد. مجرم که البته از نظر این حضرات مستحق تحمل رفتارهای غیرانسانی است. موکلانی داشته‌ام که پس از چند وقت بازداشت آزاد شده‌اند و در دادگاه نیز از تمام اتهامات تبرئه شده‌اند اما زخم‌های دوران زندان را تا آخر عمر به همراه خواهند داشت. بارها از قضات خواسته‌ام که از اعزام موکلان جوان به زندان خودداری نمایند. قضات باوجدانی را دیده‌ام که متوجه عواقب این کار بوده‌اند و شرف و وجدان خود را به تحکیم موقعیت‌شان نفروختند. جماعت دیگری هم بر خلاف ایشان رفتار کردند. تمام قضاتی که برای رفع تکلیف قانونی خود متهمین را بدون دلایل قوی و ضرورت به زندان می‌فرستند، در تسهیل تجاوز به زندانیان نقش دارند.
مسوولین زندان و زندانبانان اما بیشتر از قاضیان می‌دانند که در زندان‌های ایران چه می‌گذرد. این افراد با بی مسوولیتی و بی‌تفاوتی در برابر سلامت جسمی و روحی بازداشت شدگان، آن‌ها را در دسترس متجاوزین و بیماران روانی مبتلا به امراض جنسی قرار می‌دهند. قاعده کار از نظر آنان روشن است. اگر این جوانک پول و سرمایه‌ای داشته باشد، می‌تواند درهمی بدهد و خود را وارهاند اما اگر نداشت زندان خانه خاله نیست و باید ادب شود تا دیگر خلاف نکند.
در یادداشت بعدی به زوایای دیگری از تجاوز در زندان‌های ایران خواهیم پرداخت بویژه مسوولیت مقامات حکومتی در برابر تجاوز به زندانیان.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر