۱۳۹۳ خرداد ۱۰, شنبه

هشدار در مورد سرنگونی نظام با ترویج "بی‌حجابی"

فرمانده نیروی انتظامی ایران می‌گوید، حجم سرمایه‌گذاری "دشمنان برای بی‌حجابی" در ایران بسیار گسترده است. وی همچنین گفت: «دشمنان تصور می‌کنند اگر بتوانند زن ایرانی را بی‌حجاب کنند، فاتحه جمهوری اسلامی خوانده است.»
فرمانده نیروی انتظامی ایران پنجشنبه (۸ خرداد/ ۲۹ مه) با حضور در یک برنامه تلویزیونی در مورد حجاب گفت: «حسن روحانی درباره اجرای قانون حجاب از مبانی قانونی و حقوقی و اسلامی دفاع می کند و غیر از این هم نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم.»
اسماعیل احمدی‌مقدم با اشاره به اختلافات موجود در دولت گذشته در مورد "مسئول راهبردی طرح حجاب و عفاف" گفت:«اما مساله یک مقدار پیچیده است و پاسخ به این سوال که بالاخره در این زمینه چه کسی مسئول است یک مقدار سخت است.»
وی با بیان اینکه حجم "سرمایه‌گذاری دشمنان برای بی حجابی در ایران" بسیار گسترده است، افزود: «تصورشان این است که حجاب، پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است و تصور می کنند اگر بتوانند زن ایرانی را بی‌حجاب کنند، فاتحه جمهوری اسلامی خوانده است.»
با وجود این به گفته احمدی‌مقدم "وضعیت حجاب و عفاف در حال پسرفت نیست."
فرمانده نیروی انتظامی ایران در بخشی دیگر از سخنانش گفت: «انسان با اختیار خود مسیرش را انتخاب می‌کند. آقای رئیس‌جمهور به درستی فرمودند که ما به زور کسی را نمی‌توانیم اهل یقین کنیم، ما به عنوان دولت و حاکمیت به جای بحث‌های نظری باید از قانون دفاع کنیم.»
غلامرضا حداد عادل، نماینده اصولگرای مجلس نیز که در این برنامه تلویزیونی حضور داشت، گفت: «وقتی قرار شد در یک جامعه‌ای حجاب رعایت شود، با کسی که تصمیم گرفت در این مورد قانون را رعایت نکند چه برخوردی باید شود؟ آیا دولت و نیروی انتظامی در این زمینه وظیفه دارد یا خیر؟»
مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی با بیان اینکه ممکن است اجرای بد قانون آسیب ایجاد کند، افزود: «اما نیروی انتظامی نباید خودش را بدون مسئولیت بداند و دولت هم باید از نیروی انتظامی حمایت کند.»
نیروهای انتظامی ایران در سال‌های اخیر خصوصا در فصل‌های گرم، طرح‌های "حجاب و عفاف" و "برخورد با بدحجابی" را به اجرا گذاشتند که نارضایتی شهروندان را در پی داشته است.
در برخی از موارد، برخورد با کسانی که حکومت ایران آن‌ها را "بدحجاب" می‌خواند به تقابل میان شهروندان و نیروهای انتظامی منجر شده است.
"شنیدن صدای واحد در مبارزه با بی‌حجابی"
در همین حال حداد عادل با پیچیده خواندن "پدیده بی‌حجابی" و "مشابهت آن با معضل اعتیاد" می‌گوید: «در زمینه اعتیاد ما دست بیگانگان را می‌بینیم، همچنین در این موضوع شاهد یک مافیای اقتصادی نیز هستیم.»
وی همچنین با بیان اینکه حکومت اگر به حجاب معتقد است باید یارانه بپردازد، افزود: «چه اشکالی دارد برای پوشش اسلامی حکومت به تولیدکننده‌ها یارانه بدهد؟»
مشاور عالی آیت‌الله خامنه‌ای اظهار کرد: «فشار و تبلیغ و مخالفت با پوشش زن ایرانی به این دلیل است که آنها می‌خواهند جوانان ما به جای فکر کردن به اهداف متعالی، گرفتار مسائل شهوی و روابط غلط جنسی باشند.»
این نماینده اصولگرای مجلس با انتقاد از ابراز سخنان مختلف در باره مبارزه با "بی‌حجابی"، تصریح کرد: «این صحبت‌های چندگانه و حرکت‌های موسمی کار را خراب کرده است.‌اقتدار نظام با این قبیل کارها از بین می‌رود، من از دولت و مسئولان درخواست می‌کنم حرف‌هایی نزنند که خیال ساختارشکنان راحت شود.»
قانون حجاب اجباری یکی از اولین قوانینی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بحث قرار گرفت و حتی قبل از تبدیل شدن به قانون رسمی، به اجرا گذاشته شد. در ۳۵ سال گذشته نیز اگرچه عنوانی حقوقی ‌برای کسانی که در ادبیات روزمره مقامات ایران "بدحجاب" خوانده می‌شوند گنجانده نشده اما مقررات محدودکننده نوع پوشش زنان و برخورد با زنانی که با پوشش مورد نظر جمهوری اسلامی فاصله دارند، همواره وجود داشته است.


۱۳۹۳ خرداد ۹, جمعه

احضار نرگس محمدی به دادسرا


narges_mohammadi2.jpg
نرگس محمدی، نائب رییس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر به شعبه دوم بازپرسی دادسرای انقلاب مستقر در زندان اوین احضار شد.
نرگس محمدی سال 1389 در منزلش در تهران بازداشت و در دادگاه تجدید نظر به 6 سال زندان محکوم شد. او در سال 1391 مجددا بازداشت و بعد از چند روز به طور غیر قانونی برای تحمل حبس به زنجان منتقل شد و سپس به مرخصی 10 روزه آمد که تا کنون به زندان فراخوانده نشده است.
کانون مدافعان حقوق بشر اعلام کرد که خانم محمدی بر اساس احضاریه ای که در روز هفتم خرداد ماه 1393 به او در منزلش ابلاغ شده است باید تا روز یکشنبه 11 خرداد ماه در دادسرا حاضر شود. دلیل احضار او "اتهامات مندرج در پرونده" ذکر شده است.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن اطلاعیه کانون مدافعان حقوق بشر که در تاریخ 9 خرداد ماه 1393 صادر شده، به شرح زیر است:

شعبه دوم بازپرسی دادسرای انقلاب مستقر در زندان اوین ضمن ممنوع الخروج کردن نرگس محمدی، نائب رییس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، برای روز یازدهم خرداد سال جاری او را جهت "رسیدگی به اتهامات مندرج در پرونده" احضار کرده، بدون آن که مشخص کند چه اتهامی متوجه وی است و دلائل اتهام چیست.
یکی‌ از نتایج حوادث خرداد سال ۱۳۸۸، احضار، دستگیری و محاکمه فعالان جامعه مدنی به ویژه مدافعان حقوق بشر بود. در این ارتباط تعدادی از اعضا و همکاران "کانون مدافعان حقوق بشر" دستگیر و زندانی شدند که متاسفانه برخی‌ از آنان مانند عبدالفتاح سلطانی و محمد سیف‌زاده هنوز هم در زندان بسر می‌‌برند.
یکی‌ دیگر از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر، نرگس محمدی سخنگو و نایب رئیس این کانون است که پس از محاکمه ای‌ غیر عادلانه به خاطر فعالیت‌های حقوق بشری به شش سال حبس محکوم و در سال ۱۳۹۱ برای تحمل کیفر به زندان اوین اعزام شد اما به طور غیرقانونی‌ به زندان زنجان منتقل شد. شرایط زندان آن چنان نامناسب و ناگوار بود که باعث شد تا نرگس محمدی به شدت بیمار و مبتلا به فلج ادواری عضلانی شود و چون شرایط معالجه در بهداری زندان فراهم نبود به وی برای درمان، ‌مرخصی‌ دادند که متاسفانه تاکنون نیز درمان نشده و بطور مرتب باید تحت نظارت پزشک، دارو مصرف کند.
در دوران معالجه، مأموران امنیتی بارها با تلفن و احضار شفاهی‌ او را از هر نوع فعالیت اجتماعی حتی دیدار دوستانش منع کرده و تهدید به بازداشت و ناتمام گذاشتن مراحل درمانش کرده اند اما نرگس محمدی در حد توان جسمی اندکی که برایش باقی‌ مانده بود، در چهارچوب قوانین موجود به فعالیت‌های حقوق بشری خود ادامه می‌‌داد که از آن جمله می‌‌توان به شرکت در کارزار لغو مجازات اعدام (لگام) و هم چنین ملاقات با کاترین اشتون- مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا- در روز هشتم مارس سال 2014 میلادی (روز زن) اشاره کرد. در این ملاقات که با اطلاع مقامات مسئول حکومتی صورت گرفته بود علاوه بر نرگس محمدی پنج زن دیگر از فعالان مدنی نیز شرکت داشتند ولی‌ خشم قانون گریزان فقط علیه او برانگیخته شد به گونه ای که در رسانه‌‌های خود سخنان ناروایی نثار این زن شجاع کردند ولی‌ نامی‌ از سایر زنان حاضر در جلسه نبردند.
حال صرف نظر از این که مقررات آیین دادرسی کیفری در زمینه صدور احضاریه برای نرگس محمدی رعایت نشده است اساساً تشکیل پرونده جدید برای او می تواند پاسخی باشد به فعالیت‌های حقوق بشری اش به ویژه ملاقات با کاترین اشتون.
بر این اساس کانون مدافعان حقوق بشر ضمن جلب توجه مقام های حکومتی خصوصاً مقام های قضایی ایران به مفاد قطعنامه مورخ 17 نوامبر 2009 مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر حمایت از مدافعان حقوق بشر و همچنین قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر حمایت از مدافعان زن حقوق بشر مورخ 27 نوامبر 2013 ایجاد هر نوع محدودیت برای مدافعان حقوق بشر از جمله همکاران "کانون مدافعان حقوق بشر" را مغایر با این نوع معاهدات می داند.


۱۳۹۳ خرداد ۷, چهارشنبه

۷ تا ۲۰ سال زندان تنها برای فعالیت‌های فیس‌بوکی

دادگاه انقلاب تهران هفته گذشته حکم هشت نفر را به اتهام فعالیت در فضای مجازی اعلام کرد. هریک از این افراد به ۷ تا ۲۰ سال زندان محکوم شده‌اند. توهین به سران سه قوه و انتشار تصاویر مبتذل از جمله اتهامات این افراد بوده است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گزارش داده‌اند که دادگاه انقلاب تهران هفته گذشته احکام سنگینی را برای هشت فعال سایبری صادر کرده است.
بر اساس این حکم امیر گلستانی؛ ۲۰ سال و یک روز، مسعود قاسم خانی؛ ۱۹ سال و ۹۱ روز، فریبرز کاردارفر (متولد ۱۳۶۵)؛ ۱۸ سال و ۹۱ روز، مسعود سید طالبی (متولد ۱۳۷۲)؛ ۱۵ سال و یک روز، امین (فرید) اکرمی پور؛ ۱۳ سال، مهدی ری شهری؛ ۱۱ سال و نغمه شاهسوندی شیرازی؛ ۷ سال و ۹۱ روز زندان گرفته‌اند.
اهانت به آیت‌الله خمینی و خامنه‌ای، توهین به سران سه قوه، انتشار تصاویر مبتذل، تشویش اذهان عمومی، توهین به مقدسات و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی از جمله اتهامات این زندانیان بوده‌اند. این افراد، اواسط سال گذشته در شهرهای تهران، ساری و شیراز توسط واحد سایبری اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و در بند دو الف نگهداری شده بودند. در حال حاضر این افراد در بند ۳۵۰ اوین و بند زنان زندان تهران در قرچک ورامین نگهداری
  
 
محکومیت به‌رغم ابراز ندامت
سایت کلمه گزارش داده که محتوای تولید شده از سوی این فعالان سایبری شامل انتقاد از سیاست‌های حکومتی، شعر و ترانه‌های اعتراضی، حمایت از اعتراضات سیاسی و اطلاع رسانی درخصوص حوادث پس از انتخابات ۸۸ و طنز اجتماعی- سیاسی بوده است.
این افراد در زمان بازجویی مجبور به اعترافات تلویزیونی شدند. در جریان این اعترافات، آنها از تاثیرات سوء فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و مشخصا فیس‌بوک صحبت کرده و از فعالیت‌های خود ابراز پشیمانی کردند.
این احکام در حالی صادر شده‌اند که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در روز ۲۷ اردیبهشت به مناسبت روز جهانی ارتباطات از موانع و انسدادها در زمینه گسترش و اشاعه امکانات اینترنتی ودیجیتالی در ایران انتقاد کرد.
روحانی با بیان این که "ما نباید دنیای سایبری را به عنوان دنیایی بدانیم که به اضطرار و ناچار وارد آن شده‌ایم" پرسید: «چرا ما در برابر فضای مجازی این همه دچار تزلزل هستیم و چرا به جوانان اعتماد نمی‌کنیم».

۱۳۹۳ خرداد ۵, دوشنبه

اعدام ناگهانی مه‌آفرید، سرپوشی بر رسوایی نظام

درست مثل ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای، مسیر پرونده از کشف متخلفان اصلی منحرف شده است

نامه مه‌آفرید به خامنه‌ای که هنوز محتوی آن آشکار نشده، سرنخی است که می‌تواند ابعاد پنهان این پرونده را روشن کند...با انداختن بار همه تقصیرها بر گردن امیر خسروی و اعدام سریع وی پرونده پایان می‌یابد.
اعدام غیر منتظره و اعلام نشده مه آفرید خسروی، مدیر موسسه معروف به امیر منصور آریا شبهاتی را ایجاد کرده است که نه تنها نیروهای منتقد بلکه بخشی از جناح‌های درون حکومت نیز زبان به انتقاد گشوده‌اند. البته بخش‌های افراطی حکومت تمجید کرده و این اقدام را نشانه جدیت قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی و حفظ آبروی نظام در داخل و خارج از کشور بر شمرده‌اند.
اما این اعدام سریع و غیرمترقبه در حالی که هنوز فرایند استرداد تمامی دیون و جریمه متهم طبق گفته وکیلش تمام نشده بود، خود وی امید به رهایی از مجازات اعدام را داشت، وکیل و همسرش از اجرای حکم اعدام بی‌خبر بودند، احکام همه متهمان پرونده صادر نشده است، متهم جدیدی بازداشت شده و زیر بازجویی است و حتی به تازگی خسروی نامه‌ای نیز به رهبری نوشته بود، از فرجام غیر طبیعی پرونده‌ای خبر می‌دهد که خامنه‌ای پیشاپیش خواسته بود کش نیابد.
قوه قضائیه می‌توانست مشابه تشکیل و رسیدگی پرونده و جلسات دادگاه از ابزارهای رسانه‌ای برای آگاهی دادن به مردم و روشن کردن زوایای مبهم پرونده استفاده نماید و توضیحات قانع کننده‌ای برای اعدام مه آفرید و درستی فرایند‌های قضائی طی شده ارائه دهد. اما این اتفاق نیافتاد.
حال سوال مهم این است که آیا فرجام بزرگ‌ترین پرونده «اختلاس» ایران بعد از پرونده کرسنت قرار است مشابه دیگر پرونده‌های مهم سیاسی و اقتصادی در ایران بعد از انقلاب به مقصد اصلی نرسیده و به شکلی ناقص و روبنایی بسته شود؟
آیا باز متخلفان اصلی و آمران پرونده و مقامات ارشد حکومیت دخیل از دار مجازات خواهند رهید؟
پاسخ به این سوال‌ها نیازمند بررسی سیر پرونده از بدو تشکیل تا انتهای آن است. همچنین فرایند بر کشیدن فردی مانند مه‌آفرید امیرخسروی که از فروش جعبه‌های میوه در اواخر دهه هفتاد ظرف کمتر از ۱۴ سال بنا به گزارش نشریه فوربس صاحب ثروت سه میلیارد دلار و هشت میلیونی و ده‌ها شرکت، موسسه مالی و گروه صنعتی در حد رفتار فردی قابل ارزیابی نیست و باید آن را در بستر روابط اقتصادی، شرایط و مشکلات ساختاری مالی و آسیب پذیری دستگاه‌های نظارتی جستجو کرد. در کشوری مثل ایران و در نظامی چون جمهوری اسلامی تقریبا محال است که فردی بتواند خودسرانه و با اتکاء به شگرد‌ها و ترفند‌های فردی‌اش بتواند به چنین رشد سریع و بزرگی دست پیدا کند. چنین اتفاقی نیازمند همراهی و بده و بستان با محافل پر قدرتی در حکومت است.
همچنین باید در نظر داشت که عدم برخورد با متخلفان دانه درشت و قربانی کردن عوامل ظاهری و سطح پایین در ایران سابقه طولانی دارد. فقدان نظام‌های سیاسی سالم و توان‌مند در برخورد با مفاسد اقتصادی باعث شده که به قول مظفر بقائی در گفتگویش با محمد رضا شاه، در تاریخ چند هزار ساله ایران هیچ‌وقت شاه دزد‌ها را نگرفته‌اند بلکه همیشه آفتابه دزدها مجازات شده‌اند.
پرونده اختلاس و سوء استفاده از اعتبارات بانکی امیر منصور آریا از ابتدا جنجالی و دستمایه نزاع‌های جناحی در داخل حکومت شد. این مساله باعث گشت تا خامنه‌ای به میدان بیاید و اوضاع را کنترل نماید. فرمان وی برای کش ندادن باعث شد تا پرونده سیر غیرطبیعی پیدا نماید.
 طبق ادعای ریاحی وکیل مه‌آفرید، وقتی پرونده از خوزستان به دادگستری تهران انتقال یافت، مسیر بازجویی‌ها و ادعای مقامات قضائی عوض شد. شاه بیت انحراف پرونده و محدود شدن آن به سقف مه‌آفرید خسروی به عنوان منشاء و عامل اصلی تخلف‌ها فرار خاوری مدیر عامل اسبق بانک ملی بود.
بر اساس ادعای ریاحی، نظر اداره اطلاعات خوزستان مبنی بر ممنوع‌الخروجی و بازداشت خاوری اجرا نشده و بازپرس شعبه ششم دادگستری اهواز بر اساس نظر فرد ناشناسی که همراه وکیل خاوری بوده نه تنها وی را بازداشت نمی‌کند بلکه حکم ممنوع‌الخروجی او را نیز امضا نمی‌نماید.
شاه کلید این پرونده و حلقه اتصال با مقامات بالای حکومتی [احتمالا] خاوری است، که مه‌آفرید در جلسه دوازدهم دادگاهش به صراحت اعلام کرد که او دریافت اعتبار از بانک ملی را منوط به دریافت رشوه کرده بود. با فرار خاوری به کانادا عملا امکان بررسی کامل پرونده منتفی شد. البته متاسفانه این رویه غلط در بین برخی از مدیران بانکی شایع است که معضلات اقتصادی، سودجویی‌های نامشروع و نیاز شرکت‌ها به اعتبار‌ها باعث وقوع آن‌ها می‌شود.
اما مه‌آفرید امیرخسروی در جلسه دوازدهم دادگاه تهدید کرد که اسامی مسوولان دولتی که با وی همکاری داشتند را افشا خواهد کرد. البته او این کار را منوط به «جلسه بعد» کرد اما قاضی سراج که از قاضی‌های مورد اعتماد حکومت و بیت رهبری است به وی چنین اجازه‌ای را نداد و تاکید کرد در همان جلسه اسامی را طرح نماید. اما مه‌آفرید خسروی بنا به ملاحظاتی نامعلوم اسمی نیاورد و فقط به صورت مبهم به م- ر اشاره کرد که تصور عمومی محسن رضائی است.
او همچنین گفت : «فرض کنید که من را اعدام کردید. آیا مملکت اصلاح می‌شود؟ کسانی که پشت نظام پنهان شده‌اند چه می‌شوند؟ این آقایان که در این پرونده همکاری داشته‌اند؟» او به فعالیت‌های خود در زمینه دور زدن تحریم‌ها و تقاضای مقامات دولتی نیز به صورت سر بسته اشاره کرد.
با اعدام مه‌آفرید امکان افشای اسامی فوق بسیار کم شده است. در این پرونده بنا به ادعای خود مسوولان قضائی برخی از نمایندگان مجلس، نیروهای امنیتی، مسوولان ارشد بانکی و دولتی حضور دارند. افرادی که در این پرونده محکوم شده و یا متهم هستند در سطح مدیران متوسط و پایین بانک‌ها و ادارات صنایع هستند. سایت انتخاب نیز خبری ر ا در خصوص همکاری یکی از متهمان پرونده با نوبخت سخنگوی دولت یازدهم منتشر کرده بود که بعدا آن را بدون هیچ‌گونه توضیحی برداشت.
در این پرونده تخلف به احتمال زیاد مقامات بلند پایه دولت احمدی‌نژاد شرکت داشتند اما ماجرا بعید است محدود به آن‌ها باشد بلکه پای دیگر گروه‌های وابسته به اصول‌گرایان نیز در میان است. اگر ماجرا فقط محدود به حلقه یاران احمدی‌نژاد بود بعد از ماجرای قهر یازده روزه از این حربه برای تخریب وی استفاده می‌شد. امیرخسروی کسی بود که خودروی قدیمی احمدی‌نژاد را به قیمت دو میلیارد و پانصد میلیون تومان خرید. این اتفاق حکایت از رابطه نزدیک وی با رئیس دولت نهم و دهم دارد. اما مه‌آفرید برای جلو بردن کارهای غیر قانونی و آنچه مفسدانه خوانده شده، همه تخم مرغ‌ها را در سبد جریان احمدی نژاد نگذاشته بود.
او در جلسه دوازدهم دادگاه گفت : «کسانی که يک ميليارد دلار به من معرفی ‌نامه می‌دهند و به من می ‌گويند که بروم گوشت وارد کنم و تحريم را دور بزنم کجا هستند؟»
او همچنین گفته بود: «همه آقايان بايد بيايند و بگويند که بانک آريا را برای بحث تحريم ايجاد کرديم. جلسه بعد بايد اين آقايان يا خودشان بگويند، اصلا به بالاترين مسوولان کشور بگويند که ما بوديم دستور اين کار را داديم يا اگر اين کار را نکنند من اسامی آن‌ها را می ‌گويم و اسامی همه اين افراد را با مدارک مستند و دليل و برهان دارم؛ چرا که شرايط تحريم وجود دارد. در واقع آن‌ها اصلا از من خواستند به دولت کمک کنم.» وی در همان جلسه اظهار داشت: « من از هفت صبح تا ۱۲ شب کار کردم و اين‌که اين آقايان خود را اين گونه کنار کشيدند کار خوبی نيست».
 اميرخسروی گفت که مسوولان دولت احمدی‌نژاد به وی پيشنهاد کرده بودند که با توجه به سقوط تیم «استقلال اهواز» برای اهواز تيمی خريداری کند. او در باره گفته‌های همین مدیران گفت: «همچنين اين افراد به من گفتند که فولاد خرمشهر که همه مدارک آن موجود است، بخرم و کار کنم و مشکل لوله اهواز را که بدهکار است برطرف کنم. اگر من اين کارها را انجام نمی ‌دادم اين شرکت کلی به دولت بدهی داشت. همچنين گروه ملی را به اصرار آقايان دولتی خريداری کردم.»
نامه وی به خامنه‌ای که هنوز محتوی آن آشکار نشده است دیگر سرنخی است که می‌تواند ابعاد پنهان این پرونده را روشن نماید.
اما به نظر می‌رسد مشابه پرونده قتل‌های زنجیره‌ای مسیر پرونده از کشف متخلفان اصلی منحرف شده و با انداختن بار همه تقصیرها بر گردن امیر خسروی و اعدام سریع وی پرونده پایان می‌یابد.
اما ریشه اصلی این تخلف بزرگ که نه اولی بود و نه آخرین خواهد بود به مشکلات ساختاری در جمهوری اسلامی و در هم آمیختگی سطح بالایی از فساد با ساختار حقیقی و حقوقی قدرت بر می‌گردد. در این چارچوب است که اختلاس‌ها، ارتشاء و مفاسد اقتصادی رشدی سرسام آور داشته و یکی از فاسد‌ترین حکومت‌های ایران در تاریخ معاصر را به‌وجود آورده است. همین الان پرونده‌های مشابهی وجود دارد. اسحاق جهانگیری از وجود اختلاسی بزرگ‌تر از پرونده سه هزار میلیارد تومانی یاد شده خبر داد.
در هفته‌های گذشته فهرست بدهکاران بانکی منتشر شد. مطابق این گزارش در سیستم بانکی کشور ۱۴۳۲ بدهکار میلیاردی وجود دارند که ۹۰۰ نفر آن‌ها بدهی بالای ۱۰ میلیارد تومان داشته و ۵۳۲ نفر دیگر آ‌ها بدهی بالای ۵۰، ۱۰۰، ۵۰۰ و هزار میلیاردی دارند. این افراد عمدتا در زمره «ویژه‌خوار»ها هستند که با زد و بند و ضعف نظارت‌های دولتی توانسته‌اند از چنین امتیازهایی از اموال عمومی برخوردار شوند.
بنا گذاشتن سیستم حکومتی بر سلامت فردی فرضی ولی فقیه و اعطاء امتیاز نظارت ناپذیری به وی و نهادهای زیر مجموعه‌اش عملا حیاط خلوت برای مفاسد اقتصادی ایجاد کرده است. همچنین ماجرا جویی‌های حکومت در سیاست خارجی نیز عرصه را برای مبادلات مخفیانه و دور زدن تحریم ها و ممنوعیت‌های بین‌المللی باز می کند. این مسیر به دلیل فقدان شفافیت و نظارت سریع تبدیل به سمت فساد اقتصادی میل می‌کند و امثال بابک زنجانی‌های این گونه بزرگ می‌شوند.
اگر افرادی چون مه‌آفرید امیر خسروی به دلیل جاه طلبی بی‌جا و تلاش برای بهره برداری سوء از مبادلات اقتصادی مقصر باشند، اما از زاویه‌ای نیز قربانی هستند. سیستم معیوب و آمیخته به فساد حکومت و رانت پذیری آن عملا افرادی را که استعداد در کار آفرینی و تجارت دارند به سمت بی‌راه‌ها می‌برد. بنابراین خاموش کردن سریع شعله زندگی امیر خسروی قبل از این‌که همه ابعاد پرونده روشن شود و او همه حرف‌های ناگفته‌اش ر ا بزند و اعترافات و بازجوئی‌های متهمی که جدیدا دستگیر شده و زیر بازجوئی است مشخص گردد، بیش از همه چیز تلاش برای سرپوش گذاشتن بر رسوایی بزرگ اقتصادی حکومت است.
بعید است با مرگ وی گره سربسته این پرونده، باز شود. تکلیف مقام‌های بلند پایه حکومتی کماکان نا معلوم باقی خواهد ماند.
از این رو فرایند دادرسی مشابه دیگر پرونده‌های مهم سیاسی و اقتصادی از مسیر طبیعی خارج شد و دست اندرکاران اصلی تخلف در پناه حکومت از دار مکافات گریختند. باز متهمی در میانه سلسله هرم متخلفان حذف شد تا بالا دست‌ها زیر ضربه نروند. دستگاه قضائی جمهوری اسلامی در این پرونده نیز نمره مردودی گرفت و افکار عمومی نه تنها قانع نشد بلکه حساسیت‌ها افزایش یافت.

ادامه دعوا بر سر چهره مرموز جمهوری اسلامی


داستان مرموز یک پناهنده سیاسی که در خارج از کشور به مقام‌های جمهوری اسلامی حمله می‌کرد و در دولت روحانی به ایران بازگشت و پست گرفت، هر روز ابعاد تازه‌تری می‌یابد. آیا این بار چهره یک «مدحی» دیگر در میان اپوزیسیون روشن شده است؟

دو هفته پس از آن‌که خبر انتصاب عبدالحسین هراتی به مقام سرپرستی اداره کل اسناد و مدارک دانشگاه آزاد باعث جنجال و منتهی به برکناری وی شد، انتشار عکسی از وی در جمع مشاوران اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت را وادار به پاسخ‌گویی کرد.
عبدالحسین هراتی که پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ از ایران خارج شده و در سوریه تقاضای پناهندگی کرده بود، در مرداد ۸۴ انتخاب محمود احمدی‌نژاد را «تقلب رهبر جمهوری اسلامی» نامیده بود.
او همچنین در نامه‌ای خطاب به مهدی کروبی، با اشاره به حوادث دهه شصت، از آن زمان تحت عنوان «تونل وحشت تاریخ معاصر ایران» یاد کرده و به اعدام‌های سال ۶۷ اشاره نموده است.
در نامه مذکور آمده است: «اگر کسی ادعا کند که "امام خمینی" نمی‌دانست که در زندان‌هایش چه می‌گذرد، به او خواهم گفت که نه! این حقیقت نیست. چون شاهد عادلی وجود دارد که می‌گوید هرچه می‌گذشته است، ایشان از ریز و درشت آن مطلع بوده است و آن شاهد عادل به‌دلیل اعتراضاتش به همین جنایت‌ها، نهایتا مورد غضب و خشم "امام خمینی" و حصر خانگی قرار گرفت. مگر هم او نبود که برای ایشان نوشت که وزارت اطلاعات شما از ساواک بدتر است. بله منتظری را می‌گویم. مگر هم او نبود که به‌دلیل مبارزاتش با اعمال و عقاید خشن و نابهنجار "امام خمینی" به قهرمان ملت ایران و جنبش سبز تبدیل شد؟ مگر منتظری نگفت که ولایت مطلقه شرک است؟ و مگر "امام خمینی" واضع تئوری ولایت مطلقه نبود؟»
هراتی حدود پنج سال قبل طی یک سخن‌رانی در مالزی گفت که روح‌الله خمینی قصد قتل حسین‌علی منتظری و اعدام یکصد نفر از نزدیکانش را داشت که با گریه اکبر هاشمی رفسنجانی و قبول استعفا توسط منتظری، منصرف شد.
گفته می‌شود که موسسه تنظیم و نشر آثار روح‌الله خمینی از هراتی شکایت کرده است.
نام وی که پس از سال‌ها اقامت در خارج از کشور و اخذ شهروندی استرالیا، پس از پیروزی حسن روحانی به کشور بازگشت، با این نصب و عزل جنجالی در صحنه سیاسی جمهوری اسلامی مطرح شد. هراتی با بسیاری از اعضای اپوزیسیون خارج از کشور در تماس بود.
اخیرا عکسی از عبدالحسین هراتی در دیدار هیات پارلمانی ایتالیا با هاشمی رفسنجانی منتشر شد که وی را در جایگاه مشاوران رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نشان می‌داد. این روی‌داد باعث شد تا محمدحسین صفار هرندی در جلسه مجمع تشخیص از رفسنجانی توضیح بخواهد.
رفسنجانی در پاسخ صفار هرندی گفت: «ایشان در دوران ریاست‌جمهوری بنده بدون هیچ سابقه سوء مدتی در اواخر دوره با معاونت اجرایی ریاست‌جمهوری همکاری انتشاراتی داشت که البته بنده هم حکم نداده بودم».
وی اضافه کرد: «بعد از پایان آن دوره وی منفصل و مدت‌ها از وی بی‌خبر بودیم تا اینکه اخیراً با مراجعه به رییس دفتر اینجانب و اعلام آمادگی برای همکاری و خدمت به نظام، بدون اطلاع از سوابق چند سال گذشته ایشان، در دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به کار شد که بلافاصله پس از افشای مقاله هتاکانه، از مسوولیت چند روزه خود عزل شد و در دفتر هم من حکم نداده بودم و مشاور بنده هم نبود و در دفتر بنده هیچ‌گونه مسوولیتی ندارد».
با بالا گرفتن دعوای جناحی بر سر انتصاب هراتی به به مقامی در دانشگاه آزاد، پاسخ این سوال بزرگ هنوز مبهم است که چگونه این فرد پناهنده سیاسی با فعالیت گسترده‌ای که در ظاهر علیه رهبری کنونی و پیشین نظام صورت می‌داد، پس از اخذ شهروندی استرالیا بدون هیچ مشکلی وارد ایران شد و مدتی در جایگاه مشاوران مجمع تشخیص و سرپرستی اداره کل اسناد دانشگاه آزاد نشست.

مردی در شهرستان کنگاور ، دختر ۱۸ ساله‌اش را سر برید


در شهرستان کنگاور، از توابع استان کرمانشاه، پدری، دختر ۱۸ ساله خود را به‌دلیل داشتن دوست پسر سر برید.

به‌گزارش خبرنگار «خودنویس» از استان کرمانشاه، جسد دختری که دو روز قبل توسط پدرش سربریده شده بود امروز در شهرستان کنگاور، به‌خاک سپرده شد.
بر اساس اخبار منتشره شنبه سوم خرداد‌ماه، عاطفه نویدی؛ دانش‌آموز سال دوم دبیرستان، که به دلیل ارتباط با یک پسر از سوی مامورین منکرات در این شهر بازداشت شده بود، پس از آزادی با وساطت مادر، توسط پدرش به قتل رسید.
«کرم نویدی»؛ پدر عاطفه هم‌اکنون در بازداشت پلیس بسر می‌برد و گفته می‌شود در زندان نیز دچار عارضه قلبی شده است.
یکی از بستگان این دختر نیز گفته‌است: در حالی که مادر عاطفه برای دفاع از دخترش رفته بود توسط پدر خانوادە مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بە علت ضربات ناشی از چاقو هم‌اکنون در یکی از مراکز درمانی شهر کنگاور تحت مراقبت‌ پزشکی است.
همچنین پدر این‌دختر گفته است درصورتی آزادی دخترکوچک‌ترش رانیز به قتل خواهد رسانید. دخترکوچک او ۱۶ ساله و دانش‌آموز سال اول دبیرستان است. 
پیشتر در اول فروردین‌ماه امسال، فردی به‌نام "مسعود سیدی" ساکن شهرستان سرپل‌ذهاب، نیز خواهر خود را بە دلیل "حفظ شرف و ناموس" به قتل رسانیده بود.
بر اساس گزارش سازمان Country of Origin Information Centre قتل‌های ناموسی در درجه اول در میان اقلیت‌های قومی مانند کردها، لرها، عرب‌ها و بلوچ‌ها رخ می‌دهد.
پیشتر «مصطفایی» معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا با اشاره به اینکه ۱۵ درصد قتل‌ها در سال ۱۳۹۱ ناموسی بوده است گفته‌بود: زن کشی در صدر قتل‌های خانوادگی است. به گفته وی برخی قتل‌های ناموسی هم فقط بر مبنای سوء ظن صورت می‌پذیرد.
بر اساس آمار صندوق جمعیت سازمان ملل، سالانه حدود ۵۰۰۰ زن در قتل‌های ناموسی کشته می‌شوند. در سال ۲۰۰۳ نیز سازمان ملل اعلام کرد که دفاع‌های به‌اصطلاح «ناموسی» (جزیی یا کلی) در قوانین کیفری پرو، بنگلادش، آرژانتین، اکوادور، مصر، گواتمالا، ایران، اسراییل، اردن، سوریه، لبنان، ترکیه، کرانه باختری و ونزوئلا به رسمیت شناخته می‌شود.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۰, سه‌شنبه

وزیر کشور: «گشت ارشاد» نیاز است


عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور ایران از ادامه فعالیت «گشت ارشاد» برای برخورد با گروه‌های «سازمان‌یافته و شبکه‌های ابتذال» خبر داد. علی مطهری هم گفت عملکرد دولت درزمینه حجاب در بعد عملی «ضعیف» بوده است.
به گزارش خبرگزاری «تسنیم» عبدالرضا رحمانی‌فضلی وزیر کشور در حاشیه «نشست شورای اجتماعی کشور» موضوع این نشست را «بحث عفاف و حجاب» عنوان کرد و گفت: «همه‌ی دستگاه‌ها به دنبال این هستند که بتوانند در راستای حفظ ارزش‌های دینی عمل کنند تا شاهد برخی مظاهر نامناسب ارزشی و اخلاقی در جامعه نباشیم.»
رحمانی فضلی با بیان اینکه در این راستا نیروی انتظامی قطعا اقدام سلبی خواهد داشت و موفقیت‌هایی را نیز در این زمینه کسب کرده است، اظهار داشت: «مقرر شد با شبکه‌ها و گروه‌هایی که سازماندهی شده در جهت خدشه‌دار شدن وضعیت حرکت می‌کنند، برخورد کنند.»
وزیر کشور در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی براینکه آیا فعالیت گشت ارشاد در جامعه محدود می‌شود و رویکرد آن تغییر می‌کند؟ گفت: «موضوع گشت ارشاد به‌عنوان یکی از وظایفی که در نیروی انتظامی تعیین شده، برای ایجاد امنیت اجتماعی و برای مصونیت کل جامعه در جهت مقابله با ناامنی و نگرانی جامعه صورت می‌گیرد.»
وزیر کشور ادامه داد: «اگر در مواردی از موضوعات اخلاقی مثل حجاب، کسانی به‌عنوان گروه‌های متشکل و سازمان‌یافته در شبکه‌های ابتذال قرار دارند، حتما باید واحدهای گشتی باشند تا وظیفه خود را انجام دهند.»
وی گفت: «در برخی موارد نیروی انتظامی بدون تشکیل پرونده و بیشتر از راهنمایی‌ها و ارشادها موضوع را حل و فصل می‌کند ولی باز در ایجاد امنیت اجتماعی اقدامات سلبی در خصوص مواردی که تحت عنوان شبکه‌های ابتدال فعالیت می‌کنند، نیاز است.»
گفتنی است دو هفته‌ی پیش در همین راستا حسن روحانی در افتتاحیه نمایشگاه کتاب تهران گفته بود «همه ما از جمله دولت‌مردان و دولت‌ها نیازمند ارشاد صاحبان فرهنگ هستیم. صاحبان فرهنگ و اندیشه نیازی به گشت ارشاد ندارد.»
با این همه یک روز پس از این صحبت‌ها «ایسنا» گزارش داد که گشت ارشاد مقابل درهای ورودی مصلای تهران مستقر شدند و به کسانی که «ظاهر مناسبی» ندارد «تذکر می‌دهند.»
همچنین اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران هم در پاسخ به اظهارات حسن روحانی درباره‌ی حضور گشت‌های ارشاد در نمایشگاه کتاب تهران گفته بود که «گشت ارشاد به سراغ آدم‌های بی‌فرهنگ می‌رود.»
فرمانده ناجا اعلام کرده بود که تناقضی بین گفته‌های رییس‌جمهوری و ماموریت‌های گشت ارشاد نمی‌بیند و «گشت ارشاد تنها سراغ آدم‌های بی‌فرهنگ می‌رود.»
مطهری: عملکرد دولت در زمینه‌ی حجاب ضعیف است
اما در رویدادی دیگر علی مطهری نماینده اصول‌گرای مجلس که منتقد سیاست‌های حاکمیت است در خصوص عملکرد دولت در بحث عفاف و حجاب گفت: «دولت در ریشه‌یابی و پیدا کردن راه‌های اصلاح در موضوع پوشش و حجاب عملکرد خوبی داشته است اما در بعد عملی گاهی ضعیف عمل کرده است.»
به گزارش «خبرآنلاین» وی افزود: «باید حجاب استاندارد به مردم معرفی شود که به عنوان مثال مانتوی بالای زانو نباید باشد و صدا و سیما هم در این زمینه کمک کند تا مردم حجاب استاندارد را بشناسند چراکه اگر کاستی‌هایی موجود باشد، خیلی از خانم‌ها و آقایان بدحجاب می‌شوند.»
نماینده مردم تهران گفت: «اگر در این زمینه فعالیت مناسبی داشته باشیم، فکر می‌کنم ۵۰ درصد مشکل حل می‌شود؛ به استثنای برخی ناهنجاری که می‌تواند ریشه سیاسی و روانی داشته باشد که نیروی انتظامی نیز می‌تواند در این زمینه ورود کند.»
گفتنی است با آغاز فصل گرما در ایران، پوشش شهروندان به ویژه زنان و دختران خبرساز است و نیروی انتظامی با عنوان «حفظ عفاف اسلامی» به برخورد با افرادی که «بدپوشش» می‌‌خواند می‌پردازد. شیوه عمل نیروهای ی انتظامی در برخورد با جوانان و زنان در ایران در قالب آنچه که به «گشت ارشاد» مشهوراست، همواره انتقادهای بسیاری برانگیخته است.
حسن روحانی رییس جمهور ایران، چه در جریان انتخابات ریاست جمهوری و چه پس از آن بار‌ها تاکید کرده که با عملکرد گشت ارشاد موافق نیست. با این حال بخش‌هایی از فعالیت‌های «گشت ارشاد» زیر نظر دولت قرار داد و به‌رغم مخالفت «صوري» رییس دولت «گشت ارشاد» همچنان فعالیت می‌کند.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه

عفو بین‌الملل: ایران در مورد حوادث بند ۳۵۰ اوین تحقیق کند

سازمان عفو بین‌الملل روز پنج‌شنبه (۱۵ مه/۲۵ اردیبهشت) گزارشی را در مورد حمله به زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین و ضرب و شتم آنان توسط مأموران امنیتی منتشر کرده است. عفو بین‌الملل در این گزارش با نام "عدالت کلمه‌ای بیگانه است: بدرفتاری با زندانیان سیاسی اوین" از شواهدی می‌گوید که نشان می‌دهند ده‌ها تن از زندانیان این بند مورد ضرب و شتم و بدرفتاری قرار گرفته‌اند و در این میان برخی از زندانیان آسیب دیده ‌از حق دسترسی به مراقبت‌های کافی پزشکی محروم هستند.

"سعید بومدوحه" معاون مدیر خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین‌الملل، می‌گوید: «مقام‌های امنیتی در سطح وحشتناکی از خشونت به اعتراضات زندان اوین پاسخ دادند، زندانیان را به روی زمین کشیده و به طور لفظی به آنان توهین کردند.»

در این گزارش آمده است که زندانیان این بند با چشم‌بند و دستان بسته از "تونلی" عبور داده شدند که در دو طرف آن مأموران زندان باتوم به دست ایستاده و به کمر، سر و صورت زندانیان ضربه وارد می‌کرده‌اند.
غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان‌ها، پس از حوادث بند ۳۵۰ اوین برکنار و به ریاست کل دادگستری تهران منصوب شد
غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان‌ها، پس از حوادث بند ۳۵۰ اوین برکنار و به ریاست کل دادگستری تهران منصوب شد
عفو بین‌الملل می‌نویسد که دستکم ۳۲ زندانی اندکی پس از این حادثه به سلول انفرادی منتقل شده‌اند و گروهی دیگر نیز پیش از آنکه در سلول‌هایشان حبس شوند، از سوی مأموران امنیتی مجبور شده‌اند تا لباس خود را از تن درآورده و برهنه شوند.

این سازمان از مقامات ایرانی خواسته است تا دسترسی تمامی زندانیان به امکانات پزشکی را فراهم کند و همچنین به آنان اجازه داشتن وکیل مدافع و نیز ملاقات با خانواده‌هایشان را دهد. عفو بین‌الملل همچنین خواستار آن شده تا دستگاه قضایی ایران تحقیقاتی مستقل و بی‌طرفانه در مورد وقایع پیش آمده در بند ۳۵۰ اوین به عمل آورد.

تهیه گزارش توسط وزارت اطلاعات و دادگستری 

سایت کلمه ۲۸ فروردین‌ماه گزارش داد که بیش از ۱۰۰ نفر از مأموران زندان اوین پس از اعتراض و مقاومت زندانیان بند ۳۵۰ در برابر "برنامه خشن بازرسی"‌، به آنها حمله‌ور شده و به شدت آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در جریان این حمله که به گزارش کلمه پنج ساعت به طول انجامید، بیش از ۳۰ زندانی مجروح شده و دست‌کم ۴ تن به دلیل خونریزی به بیمارستان منتقل شدند.

در پی بازتاب گسترده ضرب و شتم زندانیان بند ۳۵۰، ریاست سازمان زندان‌های کشور تغییر کرده و غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان‌ها تا آن زمان، به ریاست کل دادگستری تهران منصوب شد؛ هر چند مقامات قضایی کشور اعلام کردند که این برکناری "ارتباطی به مسائل زندان اوین نداشته است."

همزمان صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه نیز در واکنش به اعتراض‌ها علیه ضرب و شتم زندانیان سیاسی، این انتقاد‌ها را محکوم کرده و آنها را کوششی برای "زنده‌کردن جریان فتنه" خواند.

با این همه محمد باقر نوبخت، معاون رئیس‌جمهور، روز چهارشنبه (۱۴ مه/۲۴ اردیبهشت) اعلام کرد که وزارت‌خانه‌های اطلاعات و دادگستری گزارشی را در مورد وقایع اوین آماده خواهند کرد. آقای نوبخت در پایان نشست خبری خود پس از پایان جلسه هیأت دولت گفت که دولت منتظر دریافت این گزارش است و "بعد از دریافت و جمع‌بندی، این گزارش را به اطلاع مردم خواهد رساند."

مادران خاوران برنده جایزه گوانگجو شدند


بنیاد یادبود ۱۸ مه در کره جنوبی، امسال جایزه حقوق بشری گوانگجو را به طور مشترک به گروه مادران خاوران از ایران و عادل‌الرحمان خان فعال بنگلادشی حقوق بشر اهدا کرد.

 به‌نقل از سایت بنیاد یادبود۱۸می در بیانیه کمیته داوری جایزه گوانگجو پیرامون برگزیدگان این دوره جایزه فوق آمده است: «هیئت داوری، امسال جایزه حقوق‌بشری گوانگجو را به‌صورت مشترک به عادل‌الرحمان خان فعال بنگلادشی (که خود را وقف حمايت از حقوق اساسی و استقرار حقوق بشر در بنگلادش کرده) و گروه مادران خاوران(متشکل از مادران زندانیان سیاسی در ایران که برای تحقق عدالت و حقوق‌بشر کوشیده‌اند) اهدا می‌کند.
بر اساس متن بیانیه‌ی کمیته داوری این جایزه؛ با وجود سکوت جمهوری اسلامی در پاسخ‌گویی به دادخواهی مادران خاوران، پیگیری تاریخی و مستمر این گروه حقوق‌بشری برای دستیابی به حقیقت و پاسخ‌گویی، باعث افزایش اظهارنظر مخالفان سیاسی در این زمینه، پیشرفت تحقیقات درباره نقش دولت در محاکمات ناعادلانه و همچنین گسترش حمایت فعالان حقوق بشر در رابطه با پیگیری این اعدام‌ها شده است.
در این بیانیه پیرامون مادران خاوران چنین نوشته شده است: «مادران خاوران، به مادران و خانواده‌های زندانيان سياسی‌ای گفته می‌شود که در دهه ۶۰ و به‌ویژه تابستان ۱۳۶۷ در زندان‌های جمهوری اسلامی ايران اعدام و بسياری از آن‌ها به صورت مخفيانه در قطعه‌ای متروک(به‌نام گورستان خاوران) در جنوب شرقی تهران به خاک سپرده شدند. طی ۲۵ سال گذشته اين خانواده‌ها همواره خواهان روشن شدن حقيقت و برقراری عدالت در مورد افراد مسوول اين اعدام‌ها بوده‌اند. در تمام اين سال‌ها مادران خاوران با حضور هفتگی خود در خاوران و برپايی دو مراسم سالانه، در سالگرد اعدام‌های سال ۶۷ و نيز پيش از عيد، نگذاشتند که خاطره فرزندان و عزيزان‌شان (که تنها به دليل مخالفت سياسی اعدام شده بودند) فراموش شود.
در بخش دیگری از این بیانه آمده است: «مقامات امنيتی همواره از حضور خانواده قربانیان و برپايی مراسم يادبود جلوگيری کرده‌اند. در بسياری از سال‌ها، خانواده‌ها را مورد آزار و اذيت، ضرب و شتم و بازداشت قرار داده‌اند و تلاش زيادی برای انکار و از ميان بردن خاوران (که در سال ۶۷، صدها زندانی سياسی را در گورهای دسته جمعی در آن دفن کرده‌اند) انجام داده‌اند.»
 گفتنی‌ست بنیاد یادبود۱۸مه از سال ۲۰۰۰ همه‌ساله این جایزه را به‌یاد کشته‌شدگان جریان اعتراض به حکومت‌نظامی چون-دو-هوان (طی ۱۸ تا ۲۷ می سال ۱۹۸۰) به فعالان مدنی که فعالیت مستمری برای پیشبرد حقوق‌بشر درآسیا صورت‌داده‌اند، اهدا می‌کند.
به‌نوشته سایت عدالت برای ایران این جایزه روز ۱۸ می (برابر با یکشنبه ۲۸اردیبهشت) در شهر گوانگجوی کره‌ی جنوبی به برندگان اهدا خواهد شد.