۱۳۹۲ تیر ۳۱, دوشنبه

قصه اسلام

سلام بر تمام برداران و خواهران ضد انقلاب ایران زمین امروز می خوام قصه این اسلام رو براتون بگم قصه از
اینجا شروع میشه که روزگاری دینی بود به نام اسلام که به زور شمشیر و قتل و غارت پابرجا بود تا اینکه رسید به جمهوری اسلامی یعنی بهش لقب جمهوری هم دادن که از سرش هم زیاد حالا اومده داره پر روی هم می کنه البته گناه خودشونه که به این اسلام رو دادن بگذریم این اسلام در سال 1357 دوباره قدرتی شگفت انگیز یافت به طوری که کارش شده بود هر روز اعدام , سنگسار , تیربار ,... کلا کارش شده بود قتل و کشتار مردم بی گناه , خودتون که می بینین بلاخره اسلام شد دینی که آزادی رو از مردم گرفت آزادی حرف زدن و بیان رو نیز از ملت ایران گرفت
و خیلی چیز های دیگر رو از مردم گرفت که باشه واسه هفته دیگه که بگم
اسلام یعنی اعدام دختری که به دلایلی خود فروشی می کرد
اسلام یعنی شکنجه های احمد باطبی در زندان
اسلام یعنی خانه های عفاف که هر کار گناه در آنجا جایز است
اسلام یعنی هتک حرمت نوامیس مردم توسط نمایندگان مجلس
اسلام یعنی کشتار دسته جمعی شهدای سال 67 ایران زمین
اسلام یعنی شلاق زدن به ژیلای 13 ساله بخاطر یک اشتباه
اسلام یعنی 155 ضربه شلاق به برادر ژیلا
اسلام یعی گرسنگی
اسلام یعنی بدبختی و آوارگی
اسلام دین سفارشی هست که به سفارش عدده ای ساخته شده
اسلام یعنی تروریست
اسلام چیزی بیشتر از این نیست که مجموعه افکار هاو عقاید اعراب و آخوند ها باشد
پس شما از چیز های که وجود ندارد می ترسید از امامانی که ساخته ذ هن انسان هستند و نسبت به ماها برتری دارند از پیامبرانی که انهارا ندیده اید از خدای که وجودش را باور ندارید هیچ انسانی نسبت به دیگری برتری ندارد حتی پیامبران و امامان پس ما حق اعتراض به آنها را نیز داریم چه برسد به آخوند ها

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر