تریبون سازمان ملل، جایی برای شعار دادن روسای جمهوری ایران
رئیس دولت ناقض حقوق بشر ایران، تحریم ها را «خشونت آمیز» و ناقض «حقوق مسلم بشری» خواند و اقدامات «زورمدارانه اقتصادی و نظامی» را ضد «صلح»، «امنیت»، «کرامت انسانی» و ضد« آرمانهای بشری» دانست.
دیروز، بسیاری از تحلیلگران در سراسر جهان، منتظر دیدن نشانههایی از تغییر مشی جمهوری اسلامی بودند.
بسیاری از ایرانیان امیدوار بودند که حسن روحانی، برخلاف خاتمی، پای جلو گذارد و با رئیس جمهوری آمریکا دیدار کند تا یخ نبود رابطه میان دو کشور آب شود، اما گویی سرمای اول پاییز نیویورک، رشتهها را پنبه کرد.
هنگام سخنرانی اوباما در مجمع عمومی، توجه رسانهها و تحلیلگران به غیبت روحانی جلب شد، اما محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در سالن بود و چند باری هم با حرفهای اوباما سر تکان داد.
رئیس جمهوری آمریکا با آنکه زبان تهدید نگشود، اما انتقادهایی را هم مطرح کرد. با این حال گفت که آمریکا به دنبال تغییر نظام ایران نیست. مئیر جاودانفر، تحلیلگر ایرانی اسرائیلی معتقد است این سخن اوباما به دل تندروهای ایرانی نخواهد نشست که مایلند دولت آمریکا را عامل همه مشکلات بخوانند و کاخ سفید را به دنبال براندازی معرفی کنند.
با این حال، وقتی بر خلاف انتظارها، حسن روحانی به مراسم ناهارنرفت، و سیانان خبر عدم ملاقات روسای جمهوری ایران و آمریکا را منتشر کرد، گمانهزنیها آغاز شد.
حسن روحانی اما پیش از حضور در مجمع عمومی مقابل دوربین سیانان رفت و به سوالهای کریستین امانپور پاسخ گفت. روحانی اما نفهمید سوال مربوط به هالوکاست و برخی سوالهای دیگر از کجا سردرآوردند. شاید تهیه کننده او سالها بعد در کتاب خاطراتش منبع برخی سوالها را ثبت کند.
امانپور حتی شیطنت کرد و از کسی که باید به زبان انگلیسی مسلط باشد خواست جمله به مردم آمریکا بگوید. شاید یک دانشآموز خوب دوره راهنمایی بهتر و مسلطتر از رئیس جمهوری که از طرف دانشگاهی بریتانیایی مدرک دکترا به او داده شده، به این جمله جواب میداد.
مواعظ حاج آقا روحانی در مجمع عمومی
حسن روحانی دیروز بارها از «حقوق مسلم بشری» سخن گفت. در میان حقوق مسلم بشری، اسمی از «شکنجه نشدن»، «آزادی بیان»، «آزادی تجمع سیاسی»، «آزادی فعالیت سیاسی و اجتماعی صلحآمیز» نبرد.
رئیس دولت ایران، علیه خشوت گفت. علیه دخالت در سوریه حرف زد. اما نگفت چند هزار ایرانی و عوامل دستآموز آنها در سوریه حاضرند؟
آقای روحانی از غنیسازی صلحآمیز هستهای گفت، اما توضیح نداد که ذخیرسازی مقادیر اورانیوم غنیسازی شده ایران برای چیست؟ او همچنین توجیه اقتصادی سرمایهگذاری جمهوری اسلامی بر روی «هستهای» شدن را توضیح نداد و نگفت چرا کشوری که میتواند بیشترین بهره را از انرژی «صلحآمیز» خورشیدی ببرد، به نیروگاههای هستهای و ساخت مراکز پنهانی همچون فردو نیازمند است؟
او گفت: «پذیرش حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران، بفرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ساده ترین راه حل این موضوع است. این یک شعار سیاسی نیست. بلکه بر اساس شناخت عمیق وضعیت فن آوری در ایران، شرایط بین المللی و پایان بازیها با حاصل جمع صفر و ضرورت یافتن اهداف و منافع مشترک برای رسیدن به تفاهم و امنیت مشترک است.»
او از اعتدال گفت؛ و سخنان احمدینژاد در باب مدیریت جهانی را به رنگی دیگر و لعابی جدید عرضه کرد: «اعتدال، آینده جهان را درخشان خواهد کرد.»
رئیس جمهوری ایران گفت: «ترکیب امید و تدبیر و اعتدال در سیاست خارجی به آن معناست که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای نسبت به امنیت منطقه و جهان، مسئولانه برخورد میکند ... تنها به کمک خرد انسانی و با تعامل و اعتدال میتوان بر واقعیتهای تلخ جامعه بشری غلبه کرد. لذا تضمین صلح و دموکراسی، و تأمین منافع مشروع همه کشورها در جهان، و از جمله در منطقه خاورمیانه، با نظامیگری محقق نمیشود...هیچ پرونده و موضوعی نیست که با امید و اعتدال، با احترام متقابل و با نفی خشونت و افراط قابل حل نباشد.»
روحانی ادامه داد: «جمهوری اسلامی ایران باور دارد که با ترکیب هوشمندانهای از امید و اعتدال می توان همه چالشروها را مدیریت کرد. جنگ افروزان میخواهند امیدها را بخشکانند. در حالی که امید به تغییر مثبت، مفهومی فطری، دینی، فراگیر و جهانی است.»
رئیس جمهوری ایران اما، انگار دو متن سخنرانی تهیه کرده بود و به جای پاسخ به سخنان بامدادی اوباما، متنی را خواند که جداگانه برایش تهیه کرده بودند و به گفتهای اشاره کرد که اوباما امسال به زبان نیاورد:«گزینه جنگ روی میز». به نظر میرسید آقای روحانی دو متن آماده کرده بود و بایستی بنا به موضع اوباما یکی را میخواند، اما گویی با وجود داشتن اختیاراتی ویژه، از تهران پیام آمد که به عدم طرح «گزینه جنگ روی میز است» اعتراض کند.
روحانی از ایجاد همبستگی جهانی علیه خشونت و افراط گفت، اما نگفت که جمهوری اسلامی، یکی از بانیان خشونت و افراطگری در۳۴ سال گذشته بوده است. چگونه ممکن است رئیس دولت نظام ایران که سالها مدیری امنیتی بوده از توسعه خشونت در منطقه، زیر سایه جمهوری اسلامی بیخبر بوده باشد.
حامیان روحانی میتوانند سخنان او را نوید بخش آیندهای روشن بخوانند، اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند که محتوای سخنان او با سخنان آیتالله خامنهای تفاوت چندانی نمیکند.
حسن روحانی از آمریکاییها خواستار «صدایی واحد» از واشینگتن شد. حسن روحانی اما ندانست که ایالات متحده دیکتاتوری نیست و صدر هیات رئیسه حزب کمونیست و یا شورای نگهبان ندارد و سخن اوباما نیز، فصلالخطاب محسوب نمیشود.
آقای روحانی ممکن است به شنیدن «صدایی واحد» گروهی از تعریف کنندگانش عادت کرده باشد، و یا «صدایی واحد» بخش حامی نظام اپوزیسیون خرسند باشد، اما احتمال شنیدن «صدایی واحد» از کنگره و کاخ سفید بسیار کم است، مگر آنکه باور کند تحریمها تحت شرایطی ویژه برداشته میشوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر